یک سنگفرش ، که از زندگی روزمره خود خسته شده است ، به یک وراث جادویی که به او اجازه می دهد تا افراد دیگری شود و جهان را به روشی متفاوت ببیند ، گیر می کند.
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند