به دلیل مشکلات مالی ، خانواده Yilmaz در خانه مادربزرگ خود سعدت حرکت می کنند. خانه قدیمی سعدت ، توسط موجودات از ابعاد دیگر سکونت دارد. و این موجودات کسی را در خانه نمی خواهد ، اما سعدت.
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند