یک دختر حزب سرسخت برای زنده ماندن پس از سه سارق فرمانده قایق بادبانی لوکس خود می جنگد. او قادر به فرار و به دام انداختن روی قایق بادبانی در دریاهای بلند نیست ، او میزها را روی متجاوزان می چرخاند و امور را به دست خودش می گیرد.
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند