دو فضانورد در مورد اینکه آیا آنها بهتر است روزهای باقی مانده خود را به عنوان دوستان یا چیزهای دیگر بگذرانند ، در شاتل فضایی شکسته خود با امید به نجات ، مشاجره می کنند.
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند