لارا وینسلت، یک آتشفشان شناس، در حالی که به تنهایی در یک محل آتشفشان کار می کند، در یک سوراخ گیر می افتد. او که منزوی است، زندگی و رابطه اش با دخترش را در حالی که منتظر نجات است فکر می کند.
مردی که عاشق خوهر دوستش میشود و اورا به سیمنا میبرد و موهای زیر دختر را میزند و با اوازدواج میکند و مرد دوستش را به خانه میآورد و چشمهای زنش را میبندد تا دوستش با او رابطه برقرار کند